Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-29@06:26:21 GMT

بیم‌ها و امیدها در «جهنم تکریت»

تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۱۲۲۷۲

بیم‌ها و امیدها در «جهنم تکریت»

جعفری از دوران اسارت خود با عنوان «جهنم تکریت» یاد می‌کند. او در کتاب خود تلاش دارد با صداقت، آنچه را که در آن سال‌ها دیده است، ثبت کند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادبیات اردوگاهی به تأیید بسیاری از کارشناسان، انسانی‌ترین گونه ادبی در حوزه ادبیات دفاع مقدس است؛ ادبیاتی که ترسیم‌کننده بیم‌ها و امیدها، اشک‌ها و لبخندهای انسانی در بند است که از همه امکانات زندگی محروم شده و در پیش چشم خود دیواری بلند می‌بیند؛ دیواری که او را از جهان خارج جدا و به یک نقطه از زمین پرت کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دیواری که می‌توان آن را نمادی از حسرت‌ها، آرزوها، غم‌ها و ... دانست. 

طی چهار دهه اخیر و با شکل‌گیری ادبیات دفاع مقدس در ایران، عناوین متعددی در قالب ادبیات اردوگاهی منتشر شده که تعدادی از آنها به دلیل داشتن خاطراتی تکان‌دهنده، نثر قوی نویسنده، روایتی ناب از جنگ و ... توانسته‌اند در میان مخاطبان جای خود را باز کنند. کتاب‌هایی که شرایط ویژه یک انسان را در موقعیتی به ظاهر آرام، اما بحرانی روایت می‌کند؛ موقعیتی که مشخص نیست تا چه زمانی به طول خواهد انجامید. 

کتاب «جهنم تکریت» از جمله این آثار است که به تازگی چاپ دهم آن از سوی انتشارات سوره مهر در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. کتاب که به قلم مجتبی جعفری نوشته شده، روایتی است از روزهای اسارت نویسنده در زندان‌های مختلف بعثی‌ها. 

نویسنده در مقدمه کتاب خود درباره چرایی انتخاب «جهنم تکریت» توضیح داده و نوشته است: نام دوران اسارت را «جهنم تکریت» گذاشته‌ام که دلایل آن را در متن کتاب می‌یابید؛ اما لازم می‌دانم توضیح دهم که در این بیان سعی کرده‌ام تا هم با خویشتن امانت و صداقت را رعایت کنم و هم با شما. دانستن بسیاری از آنچه که می‌نویسم، برای شما لازم نیست؛ ولی حفظ امانت و به‌کارگیری صداقت، ارزشی بالاتر از آن دارد تا بخواهم در بازنگری حوادث دوران «جهنم تکریت» روی حقایق پرده افکنم و تنها وقایعی را بازگو کنم که برایم باعث ایجاد حسن نیت‌ها شود.

از لبنان تا اردوگاه اشرف؛ روایت یک نیروی نفوذی از شست‌وشوی مغزی در سازمان مجاهدین

جعفری در خاطرات خود اطلاعات دقیقی از اردوگاه‌های عراقی و وضعیت اسرای ایرانی در زمان جنگ و پس از اعلام آتش بس در اختیار خواننده قرار می‌دهد و دردها و مرارت‌های سال‌های اسارت خود و دیگر دوستانش را بیان می‌کند. او تلاش کرده خاطرات را به گونه‌ای به نگارش درآورد که در عین حفظ استنادات خاطره و پایبندی به اصول خاطره‌نویسی، اثر، جنبه‌ داستانی خود را حفظ کند و خواننده تصور کند چیزی بین داستان و خاطره می‌خواند.

او درباره چرایی ثبت خاطراتش می‌گوید: همیشه نوشتن نحوه‌ زندگی دوره‌ اسارت برایم اهمیت و جذابیت داشت؛ چون این نوع زندگی از ذهن مردم فاصله دارد. به همین دلیل سه ماه بعد از آزادی نوشتن را آغاز کردم و تقریباً دو سال طول کشید. بعد از نگارش اثر همه‌ افراد هم اردوگاهی‌ام در اسارت آن را خواندند و کار کامل شد.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: خورشید آرام‌آرام داشت در دامنۀ مغرب پنهان می‌شد که در محل دژبانی شهر بغداد توقف کردیم. تقریباً هشت ساعتی بود که در راه بودیم. تنها یک توقف در پمپ بنزین داشتیم و آنجا فقط حاج آقا عباسی توانست قضای حاجتی بکند و بقیه مثل مار به خود می‌پیچیدند. سرانجام اجازه عبور داده شد. با سرعتی کم، وارد شهر بغداد شدیم. هوا کاملاً تاریک شده بود. از خیابان باریکی شبیه خیابان لاله‌زار تهران گذشتیم و از زیر یک پل بزرگ هوایی، وارد پادگانی که معروف به الرشید بود، شدیم.

بعد از عبور از چند خیابان، داخل پادگان، از دروازۀ کوچکی که میان دیوارهای بلندی قرار داشت عبور کردیم. اتوبوس وارد محوطۀ جدیدی به نام زندان الرشید شد. بعد از اینکه از مقابل دو محوطۀ مشابه رد شدیم، ما را از اتوبوس‌ها پیاده کردند. در این دو محوطه، تعداد قابل توجهی انسان با لباس‌های عجیب و غریب وجود داشتند. ابتدا فکر کردم عراقی‌اند؛ بعد متوجه شدیم اسرای ایرانی اینجا زندگی می‌کنند!

از اتوبوس که پیاده می‌شدم، زیاد متوجه نبودم. یک سرباز عراقی که کنار در ایستاده بود، محکم پشت گردنم کوبید. نزدیک بود زمین بخورم. به سختی خودم را کنترل کردم و از کنار خیل عظیم اسیرانی که از ترس، سرها را لای پاهایشان فرو برده بودند، عبور کردم و جلوی یک ساختمان قدیمی که کمی بزرگ‌تر از اتاق العماره بود، نشستم. ...

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: ادبیات اردوگاهی سوره مهر کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۱۲۲۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب «برای قلب های شکسته» منتشر شد

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «برای قلب‌های شکسته» نوشته مریم هاشمی به تازگی توسط نشر نزدیکتر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب به گفته نویسنده‌اش شامل یک روایت بلند درباره عشق است.

این کتاب درباره انسان‌هایی است که در تلاطم روزمرگی‌ها زمانی را نیز به عاشقی اختصاص می‌دهند و در میان تمامی آشوب‌ها و سختی‌های اجتماعی، شعله عشق و محبت را در دل خاموش نمی‌کنند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«وقتی دلت می‌شکند همه این کلمات گم می‌شوند و تا بیایی دوباره پیدایشان کنی بخش زیادی از عمر گذشته و این در حالی است که ما فقط یک بار زندگی می‌کنیم و فقط یک بار صد درصد با شور و اشتیاق عاشق می‌شویم و اعتماد می‌کنیم و وای به حال آن‌هایی که این صددرصد ها را کم و کمتر می‌کنند… از آدم‌های صادق خوشم می‌آید، از آنهایی که تکلیفشان با خودشان و دیگران معلوم است، اصلاً آدم‌هایی که رک هستند و مثلاً وقتی تو را می‌بینند و از تو خوش‌شان نمی‌آید محکم حرف‌شان را پرت می‌کنند توی صورتت، اما حداقل با دروغ مثل یک خنجر ذره ذره درون تو فرو نمیبرندش تا کم کم زجر بکشی و از بین بروی… آنها حداقل کمتر وقت زندگی‌ات را می‌گیرند!»

این کتاب با ۶۴ صفحه و شمارگان ۳۰۰ نسخه عرضه شده است.

کد خبر 6089786 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • اخراج سفیر ایتالیا از نمایشگاه کتاب به دلیل اعتراض به جنگ غزه
  • کتاب «برای قلب های شکسته» منتشر شد
  • چاپ دوم کتاب «ترجیع‌بند در شعر نو» منتشر شد
  • کتابِ «حکایت زخم‌ها» به چاپ دوم رسید
  • کتابِ «حکایت زخم ها» به چاپ دوم رسید
  • انتشارات شهید کاظمی با دست پر به نمایشگاه می‌­آید
  • صف طولانی اصفهانی برای سروش صحت
  • کتاب شام برفی به چاپ نهم رسید
  • مردم کدام کشور‌ها بیشتر کتاب می‌خوانند؟
  • به سردار سلیمانی گفتم اسارت شما هزینه زاست، به‌دست دشمن بیفتید چه؟